شرح دعای کمیل

مضامين دعاى كميل فوق العاده متعالى بوده و داراى نور و صفا مى‏باشد. عمق نگرى و برداشت عميق از دعاها به متناسب با درجات ايمان و اسلام افراد است. همان طورى كه اسلام و مسلمانى داراى درجات است، ايمان نيز داراى مراتب است. كه مؤمنى معمولى است و مؤمنى هم هست كه فانى فِى اللَّهِ است. دعاى كميل نيز اين چنين است، خواندن با خواندن و تفاوت قارى با قارى مانند تفاوت مؤمن با مؤمن است و مانند تفاوت مراتب اسلام با اسلام است. به قول مولوى «اى دريغا خلق را تنگ است حلق».

 

مى‏دانيد كه لقمه ‏هاى بزرگ بر حلق فشار مى‏آورند و حلق تنگ با لقمه‏ى بزرگ بسته مى‏شود و آن اندك تنفّس هم از دست مى‏رود. [اگر كسى آن طرح مضامين بلند را براى عوام توضيح دهد ]آن اندك باورشان نيز متزلزل مى‏شود. فلذا انسان چنين فكر مى‏كند كه اصلاً نبايد به بندگان خداوند مطلب عميقى گفته شود تا دچار مشكل نشوند، به همين جهت است كه افراد كامل و افراد فوق العاده از جوامع بشرى دور بوده‏اند؛ زيرا جوامع نتوانسته‏اند اينان را تحمّل كنند. اين جملات از افلاطون نقل شده و چه زيبا جمله‏اى است! او مى‏گويد: «لا يَكونُ مُوَحِّدٌ، مُوَحِّداً ما لَم يَقُلْ اَلفُ صِدِّيقٍ اِنَّهُ زَنْديقٌ» «موحد، موحد كامل نمى‏شود، تا زمانيكه هزار نفر از دوستان صميمى او نگويند كه او يك فرد زنديق است!». واقعيّت هم، همين است كه مراتب و درجات ايمان، سعه‏ى نفس، پذيرش و بينش اشخاص، فوق‏العاده متفاوت است؛ زيرا وقتى كه خود خواهى‏ها و اقسام هوس‏ها با هم مخلوط مى‏شوند انسان‏ها خودشان را به نام با ايمان جلوه مى‏دهند و ساير انسان‏ها را در مورد خودشان به اشتباه مى‏اندازند. بعد كار را به جايى مى‏رسانند كه انسانى مانند على‏ابن ابيطالب(ع) را تكفير مى‏كنند! اين دعا نيز از اين نوع دعاها است. اگر انسان اكتفا به ترجمه و شرح مختصر آن كند، ظلم بر دعا است و اگر انسان بخواهد، اين دعا را آن طور كه حضرت على(ع) درك مى‏كرده است، بيان كند، در آن صورت «اى دريغا خلق را تنگ است حلق!» فلذا اگر كسى بين اين دو مرحله، مرحله‏ى جديدى را طى كند كه نه ترجمه‏ى ساده و نه بسيار متعالى باشد كه باعث فشار بر مستمع شود، آنهم يك مدد رحمانى مى‏خواهد. من بعد از فكر كردن تصميم گرفتم كه اين دعا را توضيح دهم و در شرح و توضيح آن، حد وسط را انتخاب كردم. ولى اين كار بايد جدّاً به مدد پروردگار و با توجه به مقام ولايت على ابن ابيطالب(ع) صورت بگيرد تا انسان آن حد وسط و طريق مستقيم را بپيمايد كه هم بحث را از حال ترجمه دربياورد و هم گفتن از حالت فوق‏العاده‏اى كه تحمّل آن براى همگان سنگين است خوددارى كند. دوستان به اين نكته توجه دارند كه شرح و توضيح ادعيه توسط بنده، طرز تفكّر و تعقّل خودم بوده و مستند و متّخذ از معارف اسلامى و قرآن كريم و سنت معصومين است. اين دعاى شريف از حيث سند بسيار معتبر و مشهور بوده و بزرگان و ارباب معرفت اين دعا را در حالت انجذاب مى‏خوانده‏اند. از اين جهت قابل اهميّت و اعتنا است. به عقيده‏ى مخلِص دعاى كميل داراى يك مقصد عظيم و متعالى است كه على(ع) در سه مرحله مى‏خواهد به آن اهداف مخصوص برسد و براى رسيدن به اهداف مخصوص، ابتدا زمينه‏اى خاص و مقدمه‏اى چينى مخصوص براى آن مقصد متعالى فراهم مى‏كند. زمينه‏سازى مولا على(ع) اين چنين آغاز مى‏شود كه ابتدا از يك سلسله اسماء و صفات و تعيّنات پروردگار استمداد مى‏كند تا بنده به وسيله‏ى استمداد از آن‏ها اوج بگيرد و به وسيله‏ى آن اوصاف از اين عالم منقطع شود. البته براى امثال ماها اوج‏گيرى و منقطع شدن از اين عالم كم دست مى‏دهد، على(ع) به اين نوع تعيّنات و صفات دست مى‏زند و از خدا استمداد مى‏كند تا براى مقصد نهايى در خودش زمينه فراهم كند و بعد از ايجادِ زمينه، مطلب را به سوى «محبت الهى» سوق مى‏دهد. به معناى ديگر على(ع) در اين دعا با توسّل به اسماء و صفات و طلب مغفرت از گناهان مختلف به وسيله‏ى جلب رحمت پروردگار سعى مى‏كند در خودش زمينه ايجاد كند و مستعد و مهيّا شود كه نقايص و عيوب را از خودش پاك نمايد تا بدينوسيله خودش را از تعلّقات عالم طبيعت خلاص كرده و به آن مقصد نهايى كه عرض خواهم كرد نائل شود. زيرا كه عبدِ خدا بعد از استخلاص از اين تعلّقات مادى و دنيوى يك انسان صاحب فطرت متعالى و متعادل مى‏شود كه اين مقام شايسته‏ى مقام خلافت الهى است. وقتى كه اين حالت را پيدا كرد بلافاصله از خداوند بهشت و خلاص شدن از آتش جهنم را طلب نمى‏كند. بلكه فقط به سوى «محبّت الهى» جهت‏گيرى كرده و از يك مسأله‏ى بسيار شگرف كه همان وادى محبت است صحبت مى‏كند و آن اين است، وقتى كه جهنّم را براى خودش تصوّر مى‏كند، اين چنين مى‏گويد: خدايا! امكان جهنّمى شدن من هست؛ زيرا تومالك و من مملوك تو هستم ولى من در جهنّم نيز طالب محبّت تو مى‏باشم؛ زيرا من از تو غير از جمال و زيبايى جيز ديگرى درك نمى‏كنم. هر انسان صاحب فطرت در هر موجود كه جمال و زيبايى درك كند به آن موجود محبّت پيدا مى‏كند. حضرت على(ع) هم در اين دعا مى‏فرمايد: خدايا! نهايت محبّت من فقط به تو تعلّق دارد و من غير تو را نمى‏خواهم؛ وقتى كه مطلق محبّت انسان متعلق خداوند شود، مقام، مقام سلم و تسليم بدون قيد و شرط و بدون چون و چرا است، پس مرحله‏ى اول آن زمينه‏سازى و مرحله‏ى دوم جلب محبّت خداوند و مرحله‏ى سوم تسليم شدن در برابر خداوند متعال است. حتى به آن مرتبه از مقام تسليم كه مى‏رسد خودش را نيز فراموش مى‏كند و آن سه مرحله‏اى كه بنده عرض كردم به اين دعا جامعيّت خاصّى مى‏دهد و اين جامعيّت مضمون كه در اين دعا هست، شايد در هيچ دعايى بيان نشده باشد حضرت على(ع) ، ابتداء با اين جملات شروع مى‏كند.

«اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئلُكَ بِرَحْمَتِكَ»

 

برای مطالعه کامل مطالب به متن کتاب شرح دعاي كميل (مرحوم حضرت آیت الله صائنی ره) مراجعه شود.