نصيحت خداوند به حضرت موسي (عليه اسلام)
«یا موسی احفظ وصیتی لک باربعه اشیاء»: ای موسی نصیحت مرا در مورد چهار چیز به یاد داشته باش:
«اولهن: مادمت لاتری ذنوبک تغفر لا تشتغل بعیوب غیرک»: تا زمانیکه مطمئن نشدهای که گناهانت آمرزیده شده است، به عیب دیگران مشغول نشو.
«والثانی: مادمت لاتری کنوزی قدنفدت فلا تغتمّ بسبب رزقک»: تا زمانیکه مطمئن نشدهای که گنجهای من تمام شده است، نگران روزیت نباش.
«والثالث: مادمت لاتری زوال ملکی فلا ترج احداً غیری»: تا زمانیکه مطمئن نشدهای که حکومت من از بین رفته است، به کسی غیر از من امید نداشته باش.
«والرابع: مادمت لاتری الشیطان میّتاً فلا تأمن مکره»: تا زمانیکه مطمئن نشدهای که شیطان مرده است، از شر او ایمن نباش.
افرادی هستند که به قدر متعارف زندگی میکنند و به همه امور خود نیز میرسند ولی مسئله این است که انسان میخواهد طمع خود را ارضا کند که ارضا نمیشود و چون هرکس به خود حسن ظن داشته و حالت استکبار در او وجود دارد، وقتی میخواهد کار خود را توجیه کند، میگوید برای لقمه نانی دوندگی میکنم چنین شخصی میخواهد بگوید که این عالم عالم زحمت است، در حالیکه این عالم، عالم قانون و مقررات است. کنز خداوند عبارت است از مواد این عالم و قوانینی که آن مواد را بهصورت ترکیبات شیمیایی درآورده و حاصل آن میشود نور، آب، غذاو نعمتهای الهی که پایان ناپذیر است؛ چراکه یافتههای علمی بیانگر
آن است که میلیونها سال از عمر انسان در کره زمین میگذرد اما خزائن خداوند به اتمام نرسیده است و دلیل آن، این است که قوانینی وجود دارد که خزائن الهی را در عالم تجدید میکند. بهطور مثال در آخر زمستان خاک را مرده میبینیم که مانند غبار است اما وقتیکه شرایط جوّی عوض شد، بهار آمد، حرارت زیاد شد، باران بارید و قوانین دیگر طبیعت بر آن جاری شد، همان خاک مرده را زنده میبینیم که در اواسط بهار از حالت غباری درآمده و حالت چسبندگی بهخود گرفته است.
پس کسی که میگوید در پی لقمه نانی دوندگی میکنم، دروغ میگوید؛ چراکه کنز خداوند غنی هست و برای روزی، دوندگی لازم نیست بلکه آن شخص دوندگی میکند تا دریای حرص و طمع خود را پر کند که پر نمیشود و اینگونه میخواهد کار خود را توجیه کند. خداوند به حضرت موسی (علیه السلام)میفرماید:تا زمانیکه ندیدی خزائن گنج من تمام شده است برای روزی خود غصه نخور؛ معنی این صحبت آن نیست که بهدنبال روزی نباش بلکه میفرماید برای روزی غصه نخور،فعالیت داشته باش ولی اعصابت را تضعیف نکن بلکه به عالم خوشبین باش؛ چراکه عالم خلقت بیدار و هوشیار است، پس فعالیت باید به قدر مسئولیت باشد نه به قدر حرص و طمع.
ای خداشناسان اینگونه نباشید که خلایق را در یک کفه و خداوند عالم را در کفه دیگر قرار دهید. خداوند در وصیتش به حضرت موسی (علیه السلام) میفرماید: ای موسی مادامیکه میدانی حکومت من در عالم زایل نشده است، به غیر من امیدوار نباش و به غیر من بندگی و تملق نکن. در جوهر وجودی انسان قطعا کرنش، بندگی و تملق وجود دارد، این مسئله علاوهبر اینکه از طریق علمی ثابت شده، به تجربه نیز به اثبات رسیده است؛ چراکه انسان موجود وابسته است و موجود وابسته حتماً متملّق میباشد، ولی انسان نباید جایگاه این تملّق و تضرّع را گم کند و باید آنرا در برابر پروردگار خود بهکار بردو تنها به او امیدوار باشد؛ چراکه این عالم به اراده او در جریان است و چیزی که انسان را به سعادت میرساند عوامل این عالم تحت اراده خداوند متعال میباشد.
خداوند میفرماید: مادام که یقین نکردهای که شیطان مرده است از او ایمن مباش. او دشمن نامرئی تو است که از هر طرفی بر تو وارد میشود و چون تو بیخبری و نمیدانی همیشهگوش به زنگ باش و از دین، انبیا، تقوا و علم نیرو بگیر تا در برابر این دشمن مقاومت کنی. این چهار توصیه با این مطلب توجیه میشود که انسان باید در عالم دقیق شده، مطالعه کند و اسرار عالم را درک کرده و با آن هماهنگ شود.
برای مطالعه کامل مطالب به متن کتاب شرح توحيد صدوق (مرحوم حضرت آیت الله صائنی ره) مراجعه شود.