«وَ مَصَابِيحِ الدُّجَى»
«وَ مَصَابِيحِ الدُّجَى»؛ «مصابیح» به معنای چراغها و «دُجی» بمعنی ظلمتها است.
این جمله میفرماید: ای ائمّهی معصومین، شما چراغهای این ظلمات هستید؛ این عالم سراپا ظلمات است. انسان گرفتار ظلمتهای زیادی است. این عالم خانهی شکّ و تردید است. کدام عمل فردی، اجتماعی، صنعتی، و حکومتی است که افراد بشر در آن شکّ نکنند و نگویند که آیا آن را انجام بدهیم یا انجام ندهیم؟ کدام انسان است که شکّ نکند و نگوید که مصلحت و خیر و صلاح با کدام طرف است؟ انسان معمولاً در انجام کارهایش مردّد میماند. شک یعنی ابهام و تاریکی. شکّ یعنی اینکه انسان نداند که نور کدام است. شما در افراد غیر معصوم و غیر ائمّه)علیهم السلام) چه کسی را میتوانید بیابید که در تمام موضوعات با بینش صحیح باشد، هیچ شکّ و تردیدی نکند و هیچ خطا و اشتباهی نداشته باشد؟ یگانه چراغی که میتواند تمام این شکّها را به یقین تبدیل کند وجود ائمّه: است، زیرا آن بزرگواران اصلاً شک و تردید ندارند. آنها سراپا تشخیص و روشنائیاند. علم به واقعیّت، شناخت صحیح، دانائی تامّ و همه بینشهای درست در ائمّه)علیهم السلام) وجود دارد. آنان در تمام مسائل فردی، اجتماعی، علمی، حکومتی، اقتصادی، فرهنگی و در تمام شؤون با بینش صحیح هستند.
انسان برای درک این مطلب دو راه دارد. اوّل اینکه خودِ امام معصوم را درک کند، یعنی برود و در نزد امام یک ساعت بنشیند. آن وقت در مییابد که بعد از نشستن تمام غم و غصّهها و فکر و خیالاتش به آرامش و اطمینان بدل میشود و موقع رفتن با صفای قلب و خوشحالی اطمینان برمیخیزد و میرود. در آن صورت است که انسان میفهمد امام چه نورانیّتی دارد و چگونه «مَصَابِيحِ الدُّجَى» و چراغ است. راه دوّم این است که انسان سیرهی ائمّه را به خوبی بخواند و آن را دقیقاً تحلیل کند؛ حالات کسانی را که به محضر این بزرگواران شرفیاب شدهاند، مطالعه کند و ببیند آن افراد چگونه اطمینان و باور و یقین پیدا کردهاند؛ و دارای ایمان مستقر شده و مانند کوه، استوار شدهاند. انسان ببیند آن افراد چگونه از حالت اضطراب، تزلزل، نگرانی و شکّ رهایی یافتهاند و در مقابل تمام حوادث ایستادگی کردهاند.
برای مثال شما در تاریخ حالات عمّار یاسر را بخوانید و ببینید که او بعد از ایمان آوردن به رسول الله چه حالاتی دارد و چگونه مقاومت کرده است. حالات اصحاب سرّ علی ابن ابیطالب مانند مالک اشتر، کمیل بن زیاد نخعی، و محمد بن ابوبکر را مطالعه کنید. ببینید چگونه افرادی نظیر شهدای کربلا بعد از آنکه در محور حسین بن علی(ع) قرار گرفتند و ارادتمند آن شمع شب افروز شدند، به اندازهای اطمینان یافتند که بدون زره به میدان جنگ شتافتند. ببینید کسانی که مخلص امام صادق و امام موسی بن جعفر و امام هادی(ع) بودند، چه فداکاریهایی در راه این بزرگواران انجام دادند. همهی اینها آن قدر اطمینان داشتند که گوئی از نژاد آدم(ع) نبودند. اینها اصلا شبیه انسانهای دیگر نبودند. طواغیت و اهل باطل به هیچ عنوان قادر نبودند آنان را بترسانند. حتی ثروتمندان نیز نتوانستند در آنان کوچکترین اثری بکنند. طمطراق اهل قدرت و اطرافیانشان هرگز نتوانست در اراده آنان ضعف و فتور ایجاد کند. این افراد در اثر ارتباط با امامان علیهم السّلام وارد عالم دیگری شده بودند.
برای مطالعه کامل مطالب به متن کتاب شرح زيارت جامعه كبيره مرحوم حضرت آیت الله صائنی ره مراجعه شود .